من گاهی مطلبها و حرفهای دیگران رو که برام جالب باشن، اینجا مینویسم و «حتما» به منبعش لینک میدم. اینجور مطلبها چند دسته ان:
۱. مطلبهایی که منبع مشخص دارن مثل این یا این یا این
۲. مطلبهایی که منبع مشخص ندارن مثل این
۳. مطلبهایی که منبع مشخص دارن اما تا حالا جایی منتشر نشدن مثل این
۴. مطلبهایی که من ننوشتمشون و محصول تجربهی شخصیم ان مثل این
۵. مطلبهایی که دقیقا مطمئن نیستم منبعشون چیه مثل این
بنابراین، مطلبی که زیرش لینک به منبع نداشته باشه، دو حالت داره: یا مطلب مال خودمه (که اغلب همینه، مثل این و این) یا گوینده نمیخواسته اسمش زیر مطلب بیاد (که این فقط یکی دو بار اتفاق افتاده). نویسندهی وبلاگ Enough is not enough مطلبی نوشت چون فکر میکرد من مطلب وبلاگ خودش و یه وبلاگ دیگه رو برداشتم و زدم به اسم خودم (اینجا)
کاملا حق داشت این مطلب رو بنویسه، من هم اگه بودم همین فکر رو میکردم اما این سوءتفاهم بهتره یک بار برای همیشه، برطرف بشه. اون مطلبها رو من تا همین امروز ندیده بودم و صادقانه میگم که مشابهت مطالب کدئین با وبلاگهای دیگه کاملا تصادفیه. کدئین سه ساله که فعاله و حدود هفتصد و خوردهای پست داره. پس، مطمئن باشین که امکان نداره با دزدی یکی دو تا مطلب، کل آبروی وبلاگ رو به باد بدم (بچههای وبلاگنویس میدونن ریسک دزدیدن مطلب چقدر زیاده، مخصوصا برای وبلاگی که زیاد خونده میشه، چون احتمال لو رفتن قضیه خیلی بالاس. به علاوه، خود وبلاگ و توییتر کدئین، مثل اغلب نوشتههای مینیمال، قربانی دزدی ان، نه عاملش).
بعد از تحریر: این دو تا مطلب رو ببینید (این و این). یکیش رو من حدود دوسال پیش نوشتم و یکیش رو «دیفال مستراح» دیروز نوشت. این شباهتها پیش میاد و الزاما معنیش دزدی نیست
پن۱: من از این سوءتفاهم بیخبر بودم وگرنه خیلی زودتر این پست رو مینوشتم. (کاش قبل از نوشتن پست، بهم ایمیل میزدی تا قضیه راحتتر حل میشد.) به هر حال اگه سوءتفاهم هنوز وجود داره، حتما بهم بگید
پن۲: کدئین سه ساله شد :)
بعد از بعد از تحریر: ۱. ممکنه یه مطلب رو بخونی و یه مدت بعد، همون مطلب رو بنویسی و فکر کنی مال خودته، این اتفاق واسه منم چند بار افتاده اما این چند تا مطلب حدود ۲-۳ سال پیش نوشته شدن و من اون موقع اصلا وبلاگ نمیخوندم و نمیدونستم وبلاگ و گودر و توییتر چیه (حتی نمیدونستم چند تا وبلاگ معروف دیگه به اسم کدئین وجود داره وگرنه این اسم رو انتخاب نمیکردم) ۲. گفتم که سه چهار تا از پستهای کدئین مال کسایی بوده که به دلایل شخصی، نمیخواستن اسمشون توی وبلاگ بیاد. دربارهی این پست هم اولش ظاهر داستان برام همینجوری بود، از یه دوستی شنیدمش و قرار شد بدون ذکر اسمش، بذارمش تو وبلاگ. زیر اینجور پستها مینویسم «منبع: ناشناس» اما این یکی از دستم در رفت و بعدش عذرخواهی کردم. اون آدم به من نگفته بود که این حرف از خودش نیست ولی وقتی فهمیدم، با توضیح، به منبع اصلیش لینک دادم، همین
۱. مطلبهایی که منبع مشخص دارن مثل این یا این یا این
۲. مطلبهایی که منبع مشخص ندارن مثل این
۳. مطلبهایی که منبع مشخص دارن اما تا حالا جایی منتشر نشدن مثل این
۴. مطلبهایی که من ننوشتمشون و محصول تجربهی شخصیم ان مثل این
۵. مطلبهایی که دقیقا مطمئن نیستم منبعشون چیه مثل این
بنابراین، مطلبی که زیرش لینک به منبع نداشته باشه، دو حالت داره: یا مطلب مال خودمه (که اغلب همینه، مثل این و این) یا گوینده نمیخواسته اسمش زیر مطلب بیاد (که این فقط یکی دو بار اتفاق افتاده). نویسندهی وبلاگ Enough is not enough مطلبی نوشت چون فکر میکرد من مطلب وبلاگ خودش و یه وبلاگ دیگه رو برداشتم و زدم به اسم خودم (اینجا)
کاملا حق داشت این مطلب رو بنویسه، من هم اگه بودم همین فکر رو میکردم اما این سوءتفاهم بهتره یک بار برای همیشه، برطرف بشه. اون مطلبها رو من تا همین امروز ندیده بودم و صادقانه میگم که مشابهت مطالب کدئین با وبلاگهای دیگه کاملا تصادفیه. کدئین سه ساله که فعاله و حدود هفتصد و خوردهای پست داره. پس، مطمئن باشین که امکان نداره با دزدی یکی دو تا مطلب، کل آبروی وبلاگ رو به باد بدم (بچههای وبلاگنویس میدونن ریسک دزدیدن مطلب چقدر زیاده، مخصوصا برای وبلاگی که زیاد خونده میشه، چون احتمال لو رفتن قضیه خیلی بالاس. به علاوه، خود وبلاگ و توییتر کدئین، مثل اغلب نوشتههای مینیمال، قربانی دزدی ان، نه عاملش).
بعد از تحریر: این دو تا مطلب رو ببینید (این و این). یکیش رو من حدود دوسال پیش نوشتم و یکیش رو «دیفال مستراح» دیروز نوشت. این شباهتها پیش میاد و الزاما معنیش دزدی نیست
پن۱: من از این سوءتفاهم بیخبر بودم وگرنه خیلی زودتر این پست رو مینوشتم. (کاش قبل از نوشتن پست، بهم ایمیل میزدی تا قضیه راحتتر حل میشد.) به هر حال اگه سوءتفاهم هنوز وجود داره، حتما بهم بگید
پن۲: کدئین سه ساله شد :)
بعد از بعد از تحریر: ۱. ممکنه یه مطلب رو بخونی و یه مدت بعد، همون مطلب رو بنویسی و فکر کنی مال خودته، این اتفاق واسه منم چند بار افتاده اما این چند تا مطلب حدود ۲-۳ سال پیش نوشته شدن و من اون موقع اصلا وبلاگ نمیخوندم و نمیدونستم وبلاگ و گودر و توییتر چیه (حتی نمیدونستم چند تا وبلاگ معروف دیگه به اسم کدئین وجود داره وگرنه این اسم رو انتخاب نمیکردم) ۲. گفتم که سه چهار تا از پستهای کدئین مال کسایی بوده که به دلایل شخصی، نمیخواستن اسمشون توی وبلاگ بیاد. دربارهی این پست هم اولش ظاهر داستان برام همینجوری بود، از یه دوستی شنیدمش و قرار شد بدون ذکر اسمش، بذارمش تو وبلاگ. زیر اینجور پستها مینویسم «منبع: ناشناس» اما این یکی از دستم در رفت و بعدش عذرخواهی کردم. اون آدم به من نگفته بود که این حرف از خودش نیست ولی وقتی فهمیدم، با توضیح، به منبع اصلیش لینک دادم، همین
از همون اول به کدئین ایمان داشتم!:)
پاسخحذفاما تاریخ نوشته "نیازمندی ها" نشون میده اول این پست در وبلاگ enough is not enough منتشر شده بعد در وبلاگ شما
پاسخحذفکافر همه را به کیش خود پندارد .. شما جدیشون نگیر ..
پاسخحذف@...
پاسخحذفدرسته ولی صرفا یه مشابهت تصادفیه. اون قسمت «بعد از تحریر» رو نگاه کن، واسه روشن شدن همین حرفم گذاشتم
@یک خیار ممتنع
لطفا این حرف رو نزن، صرفا یه سوءتفاهمه که رفع میشه
از شما شک نیست. کودیین خوده ای؟
پاسخحذفمن هر دو تا وبلاگ رو دوست دارم و دنبال میکنم. برام هم مهم بود که بدونم استدلال کدیین چیه. در مورد مشابهت فکر میکنم: هم ممکنه کاملا تصادفی باشه، هم احتمال داره در اثر زیاد خوندن وبلاگ دیگران این حالت ایجاد بشه، که یعنی شما یک طنز رو میخونی و چند سال میگذره و فراموش میکنی و بار دیگه به صورت یک ایده تازه به ذهن خودت میرسه. این اتفاق در آثار ادبی جهان (که اسماش الان خاطرم نیست) افتاده و هر دو نویسنده کاملا اعتقاد داشتند که مطلب اثر ذهن خودشونه.
پاسخحذفبه هر حال نفس نوشتن این توضیح از طرف شما اهمیت داشته برا ماها.
پاینده باشید.
حالا انگار طرف نظریهی نسبیت انیشتین رو تو وبلاگش منتشر میکرده که این قدرم ناراحت دزدیدنش هست. بیل گیتس و آکسفورد و خیلی های دیگه تو ایران از حق و حقوقشون گذشتن اونوقت سر یه خط جمله که اونم به قول شما سوء تفاهم بوده و کاملاً تصادفی بعضیا چادر میبندن دور کمرشون همراه با جارو در دست و خط و نشون کشیدن برای همدیگه ! عجیبه. ما خودمون در عمل هیچ وقت کپی رایت رو با اینکه می دونیم "باید" برای دیگران ( نه صرفاً هم وطنامون) رعایت نمیکنیم به خودمون که میرسه همه باید حتی تصادفی، بدونن و رعایتش کنن!
پاسخحذفسخنی با نویسنده وبلاگ ایناف ایز ایناف : پیش میاد جناب پیش میاد، یه سرچ تو نت بزنی میبینی بعضی از لاگهایی که شما نوشتی هم دیگران قبلا نوشتن فقط پیدات نکردن که برات خط و نشون بکشن که بار آخرت باشه!
اینقدر همه جا کپی در کپی شده که آدم رغبتی به خوندن هیچ جا ( و حتی نوشتن هیچ مطلبی) نمی کنه.
پاسخحذفامضا . قشر کم کم در حال ترک ...
تبریک رفیق قدیمی
پاسخحذفتو جزو پیشکسوتهای مینیمال نویسی هستی واین وصله ها هیچ مدله بهت نمیچسبه. اون دوستمون هم گرچه حق داره ولی برخوردش شتابزده و نسنجیده بوده. سخت نباید گرفت و سوء تفاهمها رو باید در پنهان رفع و رجوع کرد.
خلاصه که ممنون از ایده ها و نوشته های همیشه خوندنیت
سپاس
سوشیانس
تولد بلاگت مبارک رفیق!
پاسخحذفبرای من هم این اتفاق افتاده و می تونم قبول کنم.با این که پست هامون عین هم نیستن اما خب. :
پاسخحذفhttp://08061982.blogspot.com/2011/07/blog-post_1820.html
http://aftabqardoon.wordpress.com/2011/09/08/%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA%DB%8C-%D8%AE%D9%81%D9%87-%D8%B4%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D8%B1%D9%88/
و شدیدا موافقم که آدم آبروی وبلاگشو بخاطر یک پست نمی بره.
ولی واقعا نشابه این دوتا اتفاقیه؟؟!
پاسخحذفhttp://www.google.com/reader/item/tag:google.com,2005:reader/item/6f332f8d8c368147
http://kodoiin.blogspot.com/2011/07/728.html
تو یه دزدی متاسفانه
پاسخحذفکه از نوشته های اینو اون واسه معروف شدنه خودت استفاده می کنی
آفرین ! تو اصلا خفن ترین وبلاگ نویس فارسی
آفرین
آفرین
گرچه صفت دزد خیلی شایسته ی آدمی مثل تو نیست .
پاسخحذفبابت این کلمه ازت عذر می خوام ، اما متایفانه کلیت مطلب ، همینه که گفتم . خیلی خوش جالم که موقعیتش پیش اومد تا بت بگم .
@یک زن با کمال افتخار
پاسخحذفاون مطلب «لئنط به علفبا» رو خیلی جاها کپی کردن. این آدرس رو یه نگاه بکن، جالبه:
http://goo.gl/rYgPP
@hyper
خداییش دیگه خیلی داری تند میری
به نظر من هم مطالب کدئین به کپی بیشتر شباهت داره تا سو تفاهم و اتفاقی و اینا ...
پاسخحذف