هاها، عالی بود. تو ایران قانون تو روابط ِ خصوصی ِ مردم دخالت میکنه. اما ازدواج بقیه ی جاهای دنیا از طرف قانون و دولت زور نمیشه، یه حالت ِ زور ِ اجتماعیه، خاله و عمو و دوستات ازت هی سراغشو میگیرند.
طنز تلخ زندگی من در رابطه با زنها این نیست که "اصلا دلم نمیخاد عضو کلوپی باشم که آدمایی مثل خودمو به عضویت قبول میکنه" بلکه بیشتر اینه که جدیدا اصلا یادم نمیوفته که اینورو اونور ممکنه کلوپهایی باشن که به هر حال منو به عضویت قبول کنن! به نظر من این نشونه اینه که باید بری عضو یک "کلوپ دائم" بشی! یا به قول تو آمادگی برای ازدواج.
ما قانون وضع می کنیم که زیر پا بگذاریم !!
پاسخ دادنحذف(در مذمت ازدواج قانونی)
قضیه خیلی هم پیچیدست... کی به تو زن می ده؟؟
پاسخ دادنحذفتو اين خانواده هايي كه ما بزرگ شديم،مجبوريم در ظاهر قانون قبول كنيم اما خودمون بايد تصميم بگيريم
پاسخ دادنحذفهاها، عالی بود.
پاسخ دادنحذفتو ایران قانون تو روابط ِ خصوصی ِ مردم دخالت میکنه. اما ازدواج بقیه ی جاهای دنیا از طرف قانون و دولت زور نمیشه، یه حالت ِ زور ِ اجتماعیه، خاله و عمو و دوستات ازت هی سراغشو میگیرند.
وبلاگت بیست
راس میگیا !
پاسخ دادنحذفقانون،قانونِ آقامه،آقامم تابع نَنَمه.پس من تن به ازدواج میدم.
پاسخ دادنحذفيعني آماده ي گند زدنيم
پاسخ دادنحذفpas majbur be ghanoongorizi mishim
پاسخ دادنحذفاثبات این قضیه هم قبلاً به روش حِمار انجام شده.
پاسخ دادنحذفطنز تلخ زندگی من در رابطه با زنها این نیست که "اصلا دلم نمیخاد عضو کلوپی باشم که آدمایی مثل خودمو به عضویت قبول میکنه" بلکه بیشتر اینه که جدیدا اصلا یادم نمیوفته که اینورو اونور ممکنه کلوپهایی باشن که به هر حال منو به عضویت قبول کنن!
پاسخ دادنحذفبه نظر من این نشونه اینه که باید بری عضو یک "کلوپ دائم" بشی! یا به قول تو آمادگی برای ازدواج.
اگر اینطور بود که کانت از بچه گی متاهل بوده خبر نداشته
پاسخ دادنحذف