۱۳۸۸ بهمن ۱۰, شنبه

482 - وکالت بلاعزل

قضیه ساده‌اس؛ وقتی بذاریم به جای خودمون، "قانون" تو روابط شخصیمون دخالت کنه، یعنی آماده‌ی ازدواجیم

۱۱ نظر:

  1. ما قانون وضع می کنیم که زیر پا بگذاریم !!
    (در مذمت ازدواج قانونی)

    پاسخحذف
  2. قضیه خیلی هم پیچیدست... کی به تو زن می ده؟؟

    پاسخحذف
  3. تو اين خانواده هايي كه ما بزرگ شديم،مجبوريم در ظاهر قانون قبول كنيم اما خودمون بايد تصميم بگيريم

    پاسخحذف
  4. هاها، عالی بود.
    تو ایران قانون تو روابط ِ خصوصی ِ مردم دخالت میکنه. اما ازدواج بقیه ی جاهای دنیا از طرف قانون و دولت زور نمیشه، یه حالت ِ زور ِ اجتماعیه، خاله و عمو و دوستات ازت هی سراغشو میگیرند.

    وبلاگت بیست 

    پاسخحذف
  5. مسیح بر کوه زیتون۱۱ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۸:۲۵

    راس میگیا !

    پاسخحذف
  6. قانون،قانونِ آقامه،آقامم تابع نَنَمه.پس من تن به ازدواج میدم.

    پاسخحذف
  7. اثبات این قضیه هم قبلاً به روش حِمار انجام شده.

    پاسخحذف
  8. طنز تلخ زندگی من در رابطه با زنها این نیست که "اصلا دلم نمیخاد عضو کلوپی باشم که آدمایی مثل خودمو به عضویت قبول میکنه" بلکه بیشتر اینه که جدیدا اصلا یادم نمیوفته که اینورو اونور ممکنه کلوپهایی باشن که به هر حال منو به عضویت قبول کنن!
    به نظر من این نشونه اینه که باید بری عضو یک "کلوپ دائم" بشی! یا به قول تو آمادگی برای ازدواج.

    پاسخحذف
  9. اگر اینطور بود که کانت از بچه گی متاهل بوده خبر نداشته

    پاسخحذف

لطفا «ناشناس» نظر ندهید