"طمع از خیر کسان ببرید تا به ریش مردم توانید خندید"
۱۳۹۰ تیر ۲۳, پنجشنبه
732 - بتوارگی فقر
وقتی آدمی میبینی که در فقر دست و پا میزند، هر فقری، بیش از آنکه فقرش را حس کنی، دلسوزیات را حس میکنی. فقر چیز کثیفی است - نه چون فقیر زندگی را سخت میگذراند - چون فقر آدمها را شیء میکند: اشیائی برای دلسوزی
من معنی این حرف رو نمیفهمم. این که آدمها شیء میشوند که ما دلمان برایشان بسوزد. دلسوزی احساسی ست تقریبا ناخوداگاه و بی تصمیم. نفرت انگیز بودن دلسوزی رو از نگاه طرف مقابل میفهمم، اما شیء انگاری اش رو نه.
و دلسوزی و ترحم از آن احساساتی ست که معمولا بدآیند است... منفور است و دست و پا گیر. نمی دانی چه کنی با این حس.
پاسخ دادنحذفمن معنی این حرف رو نمیفهمم. این که آدمها شیء میشوند که ما دلمان برایشان بسوزد. دلسوزی احساسی ست تقریبا ناخوداگاه و بی تصمیم. نفرت انگیز بودن دلسوزی رو از نگاه طرف مقابل میفهمم، اما شیء انگاری اش رو نه.
پاسخ دادنحذف... و دیگر هیچ !
پاسخ دادنحذفare, faghro fahsha tu maye haie haman, faghr shayad hata kasiftaram bashe
پاسخ دادنحذفبیش از آنکه فقرش را حس کنی رقت انگیز بودنش را حس میکنی...
پاسخ دادنحذف...بیش از آنکه فقرش را حس کنی، رقت انگیز بودنش را حس میکنی...
پاسخ دادنحذف