وقتی آدمی میبینی که در فقر دست و پا میزند، هر فقری، بیش از آنکه فقرش را حس کنی، دلسوزیات را حس میکنی. فقر چیز کثیفی است - نه چون فقیر زندگی را سخت میگذراند - چون فقر آدمها را شیء میکند: اشیائی برای دلسوزی
من معنی این حرف رو نمیفهمم. این که آدمها شیء میشوند که ما دلمان برایشان بسوزد. دلسوزی احساسی ست تقریبا ناخوداگاه و بی تصمیم. نفرت انگیز بودن دلسوزی رو از نگاه طرف مقابل میفهمم، اما شیء انگاری اش رو نه.
و دلسوزی و ترحم از آن احساساتی ست که معمولا بدآیند است... منفور است و دست و پا گیر. نمی دانی چه کنی با این حس.
پاسخحذفمن معنی این حرف رو نمیفهمم. این که آدمها شیء میشوند که ما دلمان برایشان بسوزد. دلسوزی احساسی ست تقریبا ناخوداگاه و بی تصمیم. نفرت انگیز بودن دلسوزی رو از نگاه طرف مقابل میفهمم، اما شیء انگاری اش رو نه.
پاسخحذف... و دیگر هیچ !
پاسخحذفare, faghro fahsha tu maye haie haman, faghr shayad hata kasiftaram bashe
پاسخحذفبیش از آنکه فقرش را حس کنی رقت انگیز بودنش را حس میکنی...
پاسخحذف...بیش از آنکه فقرش را حس کنی، رقت انگیز بودنش را حس میکنی...
پاسخحذف