اصطلاح «ژارگون» معادل فارسی Jargon است؛ معنیهاش میشود «زبان فنی»، «دشوارگویی» و «گفتار نامفهوم». مثلا وقتی از پزشک میپرسید «دکتر! چمه؟» و او مثلا میگوید: «هایپو دازاین شما سوسپانسیون کرده»، خب چیزی نمیفهمید چون به زبان فنی حرف زده که به کارتان نمیآید. ژارگونگویی خیلی وقتها برای اظهار فضل به کار میرود و طرف حرفی را که میتواند راحت بزند، میان اصطلاحات قلمبه میپیچاند؛ مثلا میگوید «سکولاریزاسیون یعنی تحقق سوبژکتیویته، انکار الیناسیون و مقابله با تلولوژی». گیرم حرفش درست هم باشد، پز دادنش تو ذوق میزند. ولی ژارگوننمایی اغلب، ابزاری است مفید برای پنهان کردن بیسوادی؛ مثلا میپرسی «انسان چیست؟» و طرف که اصلا جوابی ندارد، در میآید که: «انسان سوژهی تهی برای برساختن فورمالیسم بافتمحور است!»
حالا اینها به کنار، جالب اینجاست که خود کلمهی «ژارگون» نوعی ژارگون است یعنی اصطلاحی فنی است که عموما معنیاش را نمیدانیم و وقتی در جملهای از خود کلمهی «ژارگون» استفاده کنیم، در واقع اسیر دشوارگویی شدهایم، مثل همین نوشتهای که دارید میخوانید. بازی روزگار را میبینید؟
حالا اینها به کنار، جالب اینجاست که خود کلمهی «ژارگون» نوعی ژارگون است یعنی اصطلاحی فنی است که عموما معنیاش را نمیدانیم و وقتی در جملهای از خود کلمهی «ژارگون» استفاده کنیم، در واقع اسیر دشوارگویی شدهایم، مثل همین نوشتهای که دارید میخوانید. بازی روزگار را میبینید؟
اصطلاح "ژارگون" معادلِ فارسیِ Jargon است ؟
پاسخحذفآره! چون هنوز فرهنگستان فخیمهی فارسی دست به کار نشده! احتمالا بعد از یه مدت "دشوار گفتار" رو پیشنهاد میده!
پاسخحذفبه نظر من لااقل در فرهنگ خودمون این "ژار" رو به همون "ژاژ" تعبیر کنیم پر بیراه نی. اگر میبینیم که کسی قلمبه سُلمبه صحبت میکنه، خوشمون نمیاد، دلیلش اینه که برای ما پذیرفته نیست این رفتار. کسی واقعا فن نظری یا عملیه چیزی رو بلده،طبیعتا فن بیانش رو هم باید بلد باشه. وقتی کسی اینجور داره یک قسمت از جریان رو پررنگ میکنه-مثلا با بیانات پیچیده-، نشون دهنده اینه که باید در قسمت دیگه ای کمبود داشته باشه-مثلا در قسمت فن نظری یا عملی.
پاسخحذفدکتری که بی مقدمه اصطلاحات فنی رو روی سر بیمارش هوار میکنه،خودشم میدونه که بیمارش همکارش نیست، پس داره کاری روانی انجام میده، تا مثلا کمی بیمار رو نسبت به متخصص بودنه خودش موءمن تر کنه! (البته این فقط یکی از احتمالاته)
بنابراین ژارگویی -لااقل فعلا و تا زمانی که یه جای مزخرفی مثل فرهنگستان قراره به ما بگه به چی چی بگیم و چی نه- همون ژاژگوییه
برای نمونه چندتا از درون فرهنگ خودمون یادآور میشم. مثلا این نمونه از سنایی که "دعوی" بیهوده نشان دهنده اینه که طرف در عرصه کار و عمل هاژ و واژ میمونه و چیزی بارش نیس
همه دعوی کنی و خائی ژاژ
در همه کارها حقیری و هاژ.
عجب ژارگون بافی کردی کدیین جان
پاسخحذفالبته در سواد آقای حسن عباسی شکی نیست ولی 16 آذر که اومده دانشگاه ما سوپرژارگون حرف زد...قیافه های دانشجوهای ارشد و دکترا تماشایی بود...
پاسخحذفنگهبان بهشت
http://yasebaran.parsiblog.com/
ye edde khorde borjovaziye popolist e pasa modern say daran kaj mehvar budan barhaye soste goftarie maro fondantite namayesh bedan, jaye tasofe
پاسخحذف