واقعن عالی و تو-خال بود. وقوف همیشه با تاخیره. این زیر-قضیهی جغد هم تحت پیگرده؛ "the owl of Minerva spreads its wings only with the falling of the dusk"
یا به عبارت جالب تر: به جای اینکه اشتباه کودکیانمون رو تکرار بکنیم و حسادت و منفیکاری و اینا، خب از شاگردبهترها کمک بگیریم برای اینکه شاید خودمون یه روز بشیم شاگردبهتر؛ یا صرف یادگیری چیزی با ارزش. خلاصه که ای نیمتنهی شاگرداول، اگه میشه بیشتر در مورد پرواز فقطشبانهی پرسپکتیو جغد خرد هگل بگو.
یه بخش از اون قضیهی "جغد مینروا" تعریف و تمجیده از "عقل" ولی غیر از اون، یه جور متلک به جغد بدبخت هم هست چون فقط شب میتونه پرواز کنه نه روز (روز سمبل "حال" و شب سمبل "گذشته") و همیشه دیر به صحنهی واقعه میرسه، وقتی که کار از کار گذشته
فرید جون ما که جزو بدهای کلاسیم، مبصر کلاس کدئینه. کدئین درست میگه. انتخاب جغد طعن و کنایه ی مضمری به عقل و فلسفه در خودش داره. هم به جهت اینکه جغد شبها فعالیت میکنه و هم از این جهت که جغد معروف به پرنده ی ویرانه نشینه و در ویرانه ها لونه داره. عقل فقط زمانی میتونه دست به تحلیل درست یک تمدن بزنه که کار از کار گذشته و اون تمدن به تل ویرانه ای تبدیل شده. عقل مثل پلیسهای فیلمهای ایرانیه. که همیشه بعد از جنایت به محل جرم میرسن
این like هایی که پایین هر پستت هست و هر آدمی میتونه وقتی نظری نداره ( بس که پست خوب در اومده و حرفی واسه زدن نمیمونه) لایک بزنه ، منو یاد facebook میندازه :) این لایک ها خیلی به درد بخور هستن !!!
ولی من فکر میکنم گذشته از کنایه امیز بودن جغد مینروای هگل عقل انسان بسیار کارامد هست بستگی داره ما خودمون اطلاعات رو کی در اختیارش قرار میدیم.آیا واقعا تنبلی میذاره ما به موقع عمل کنیم؟این خود ما هستیم که لحظات خودمون رو می کشیم همین خود من استادشم.
"با سلام. بنده از اینکه افتخار حضور در همچین کلاسِ پر شوری رو..."
ممنون کدئین جان از توضیح، و اینکه علی جان پلیس ایرانی رو بسیار پایهام. ولی به نظرم علم همیشه شعار "پیشبینی" رو دور پیشونی و کمرش نوارچسبانه ویترین میکنه؛ علم تجربی مخصوصن. با همهی این حرفها، از طبیعت متأخر و ناجاییش هم که خوشمون نیاد، مگه غیر جغد پرندهی دیگهای هم داریم؟
حکایت جغد مینروای هگله دیگه!
پاسخ دادنحذف@نیم تنه
پاسخ دادنحذفای ناقلا! شبهنگام بال گشودی و زدی وسط خال!
بهش میگن تاریخ
پاسخ دادنحذفحاجي مال هر كسي بود باشه ولي يه دونه بود خيلي ماه بود حاجي ايول داره
پاسخ دادنحذفاین روزا ؟ سوال نداره ، منتظر نباش ، همینه که هست
پاسخ دادنحذفخب ديگه وقتي وسط خال زدن...بقيه برن ديگه لنگ بندازن ديگه...
پاسخ دادنحذفبه نيم تنه: منو ياد اين بچه زرنگ لوساي رقيب دبستاني انداختي...كه نمي دارن بچه خنگا يه كم خودشونو نشون بدن...همين شوما ها ...ديگه نگم كلاسه كديين بهم نريزه...آره
ای ول...
پاسخ دادنحذفابراز ندامت و متنبه شوندگی و شطرنجی شدگی...عرض ارادت و تملق و پاچه خاری
پاسخ دادنحذفاون سربازیه که وقتی میخوان برن با گریه میرن وقتی میان میگن آه همش خاطره بود چقدر خوش میگذشت ها!!!!!!!!!!!!!
پاسخ دادنحذفببخشید جناب کدئین !
پاسخ دادنحذفاین آیکون لایک زدن پای هر پست رو چه جوری قرار دادین ؟!
حل شد.مرسی
پاسخ دادنحذفیعنی تا یه ده بیست سالی طرف سر بوده
پاسخ دادنحذفمی اومدیم پستشو لایک می زدیم.. فردا می فهمیدیم چه خز بوده
پاسخ دادنحذفباید منتظر شیم سی سال دیگه اسنادش منتشر شه :دی
پاسخ دادنحذفطرف چعکعلولیت شدیدی داشته که 2-3 سال نه ..که 20-30 سال طول می کشه بفهمه
پاسخ دادنحذفاگه همیشه در زمان حال زندگی کنیم این اتفاق نمی افته هر چند بعضی وقت ها فقط گفتنش آسونه
پاسخ دادنحذفسلام دوست عزیز به بلاگ ما سر بزنید مایل بودید بگید تا همدیگرو لینک کنیم:)
پاسخ دادنحذفواقعن عالی و تو-خال بود. وقوف همیشه با تاخیره.
پاسخ دادنحذفاین زیر-قضیهی جغد هم تحت پیگرده؛
"the owl of Minerva spreads its wings only with the falling of the dusk"
یا به عبارت جالب تر:
به جای اینکه اشتباه کودکیانمون رو تکرار بکنیم و حسادت و منفیکاری و اینا، خب از شاگردبهترها کمک بگیریم برای اینکه شاید خودمون یه روز بشیم شاگردبهتر؛ یا صرف یادگیری چیزی با ارزش.
خلاصه که ای نیمتنهی شاگرداول، اگه میشه بیشتر در مورد پرواز فقطشبانهی پرسپکتیو جغد خرد هگل بگو.
قابل توجه نیمتنه و فربد
پاسخ دادنحذفیه بخش از اون قضیهی "جغد مینروا" تعریف و تمجیده از "عقل" ولی غیر از اون، یه جور متلک به جغد بدبخت هم هست چون فقط شب میتونه پرواز کنه نه روز (روز سمبل "حال" و شب سمبل "گذشته") و همیشه دیر به صحنهی واقعه میرسه، وقتی که کار از کار گذشته
آره واقعا همین طوره...
پاسخ دادنحذفتاریییییییییییییییییییخ!!!!!!!!!!!!
آخ گفتي......مثل الان كه هرچي به بچگي فكر مي كنم ميبينم خوش ميگذشت و نفهميدم......
پاسخ دادنحذفLike....
پاسخ دادنحذفهه.دست مریزاد
پاسخ دادنحذفآره. تقريبآ مثل نوستالژي دوران بچگييا.يادش بخير،حيف كه زود تموم شد....
پاسخ دادنحذففرید جون ما که جزو بدهای کلاسیم، مبصر کلاس کدئینه.
پاسخ دادنحذفکدئین درست میگه. انتخاب جغد طعن و کنایه ی مضمری به عقل و فلسفه در خودش داره. هم به جهت اینکه جغد شبها فعالیت میکنه و هم از این جهت که جغد معروف به پرنده ی ویرانه نشینه و در ویرانه ها لونه داره. عقل فقط زمانی میتونه دست به تحلیل درست یک تمدن بزنه که کار از کار گذشته و اون تمدن به تل ویرانه ای تبدیل شده. عقل مثل پلیسهای فیلمهای ایرانیه. که همیشه بعد از جنایت به محل جرم میرسن
اینقدر داره لحظه به لحظه میاد که به سال نمیرسه! ما دیگه روزی بررسی میکنیم.
پاسخ دادنحذفلینک.با اجازه.
پاسخ دادنحذفاین like هایی که پایین هر پستت هست و هر آدمی میتونه وقتی نظری نداره ( بس که پست خوب در اومده و حرفی واسه زدن نمیمونه) لایک بزنه ، منو یاد facebook میندازه :)
پاسخ دادنحذفاین لایک ها خیلی به درد بخور هستن !!!
ته ِ خیار
پاسخ دادنحذفنه این و واقعا خوب اومدی !
پاسخ دادنحذفولی من فکر میکنم گذشته از کنایه امیز بودن جغد مینروای هگل عقل انسان بسیار کارامد هست بستگی داره ما خودمون اطلاعات رو کی در اختیارش قرار میدیم.آیا واقعا تنبلی میذاره ما به موقع عمل کنیم؟این خود ما هستیم که لحظات خودمون رو می کشیم
پاسخ دادنحذفهمین خود من استادشم.
گل گفتی بابا همینجوری پیش بره این روزها میشه رویا
پاسخ دادنحذف"با سلام. بنده از اینکه افتخار حضور در همچین کلاسِ پر شوری رو..."
پاسخ دادنحذفممنون کدئین جان از توضیح، و اینکه علی جان پلیس ایرانی رو بسیار پایهام. ولی به نظرم علم همیشه شعار "پیشبینی" رو دور پیشونی و کمرش نوارچسبانه ویترین میکنه؛ علم تجربی مخصوصن. با همهی این حرفها، از طبیعت متأخر و ناجاییش هم که خوشمون نیاد، مگه غیر جغد پرندهی دیگهای هم داریم؟
یه حس غریبی به من میگه نسبت به اینده داره بهمون خوش میگذره
پاسخ دادنحذفخيلي حال كردم ... دمت گرم ... ياد اين ميوفتم كه همه تو تاكسي ميگن نور به قبر شاه بباره
پاسخ دادنحذفیعنی بعد از یک سال باز هم لایک.
پاسخ دادنحذف