۱۳۸۸ بهمن ۵, دوشنبه

479 - سماورهای ما

کیست کز دل سماور خبر دارد؟
کآتش در میان و لب خاموش
و نیست آن که شیرش بچرخاند
کیست کز دل سماور خبر دارد؟
که قوری تنگ کرده راه نفسش
قوری بد
قوری چینی
قوری گلدار
قوری قرمز گلدار
قرمزی بیهوده رنگ ننداخته در قوری
خون دل سماور است
آنچه چای دم کرده‌اش می‌خوانیم

۱۳ نظر:

  1. و چه کسی بود گفت کدئین
    چایی را دم کن ؟؟؟
    آری
    دل خونین سماور بود !!

    پاسخ دادنحذف
  2. ای بابا! با این اوضاع اقتصادی یه فقره چای خوش از گلویمان پایین می‌رفت که نمی‌ذارین خوب!

    پاسخ دادنحذف
  3. سلام
    وبلاگ جالبیست به من هم سر بزنید
    یه لینکی هم اگه خواستی بکن
    ما که لینکیدیم

    پاسخ دادنحذف
  4. زردها... بیهوده... قرمز نشدند...قرمزی رنگ میانداخته...بیهوده بر دیوار/ رو چقدر تلاش کردیم بابام درست بخونه اما هنوز می گه: قرمززززی بیخود قرمزززز نشده.

    پاسخ دادنحذف
  5. بابا ته خلاف ما یه چاییه ها! میزاری لااقل بدون عذاب وجدان بره پایین؟!!!!
    تو رو خدا راجع به فلاسک و چای ساز دیگه شعر نگیا!!!
    :-)

    پاسخ دادنحذف
  6. نه.. معلومه امتحانا فشار آورده

    پاسخ دادنحذف
  7. سماورهای ما و ماهای سماور...

    پاسخ دادنحذف
  8. بسیار زیبا ، به نظرم با اختلاف از بقیه پستت خیلی بهتر بود . میگم خیلی شما بخون خیلی خیلی خیلی .
    با خوندن این پست چسبیدم به دیوار و له شدم .

    پاسخ دادنحذف
  9. آقام کدئین، آقا خوش به حالتون، آقا راستی راستی خوش به حالتون

    پاسخ دادنحذف
  10. الان که با این چایی سازها دیگه نسل سماور بیچاره کم کم داره منقرض میشه
    باید فکری کرد!

    پاسخ دادنحذف
  11. يه شعر مهدي آذريزدي خدابيامرز در ابن باره داره.

    پاسخ دادنحذف
  12. السلام
    آپ گشته ایم گذارتان خورد تشریف بیاورید

    پاسخ دادنحذف

لطفا «ناشناس» نظر ندهید