۱۳۹۰ اسفند ۹, سه‌شنبه

826 - درباره‌ی «جدایی»، اسکار و اصغر فرهادی

مهم‌ترین دستاورد جنبش سبز، نه سیاسی که اجتماعی بود. تصویر ایران در چشم جهان «کمی» تغییر کرد و در خلاف جهت دستگاه‌های تبلیغاتی، تصویری از ایران نشان داده شد که کمتر دیده شده بود و حتی برای خود ایرانیان هم تازگی داشت
اتفاقی که در اسکار امسال افتاد هم از همین جنس بود؛ گامی بود در خلاف جهت تصوری که سیاست‌های داخلی و پروپاگاندای جهانی از ایران ارائه می‌کند (به هر حال، انداختن بمب و سخت‌گیری بر «مردمان وحشی» وجدان را کمتر درد می‌آورد!).
به نقل از واشنگتن پست*، این روزها سینماروهای اسرائیل برای خریدن بلیط «جدایی» صف بسته‌اند و با دیدن فیلم، برخی در این حیرت‌اند که «ایرانی‌ها هم در خانه‌هایشان یخچال و ماشین‌لباس‌شویی دارند»

۳ نظر:

  1. اسرائیل رو نمیدونم، ولی‌ تو آمریکا که مردم عادی معمولاً ماشین لباس شویی تو خونه‌هاشون ندارن. اکثرا می‌رن لاندری (لباس شویی سکه ای). چون هم پول برقش زیاد می‌شه، هم اینکه اصلا اکثر خونه‌ها جایی برای ماشین لباس شویی ندارن. بعدشم اصلا در فرهنگ آمریکا جا افتاده است که ملت برن لاندری. یخچال هم چون روی خونه هست (چه خونه اجاره‌‌ای چه خریدنی) یخچال شیک و با کلاسی نیست

    پاسخحذف
  2. به گمانم هر جنبشی اگر قراره چیزی رو در ما تغییر بده این خصلت نگرانی نگاه دیگران به خوده.
    همین خصلتی که انگیزه‌ی نوشتن این یادداشت تو شده.
    چیز جدیدی هم نیست. زمان پهلوی هم بوده. چه قدر برامون مهم بوده که فلان مجله «خارجی» بنویسه که شاه ایران از یک هواپیمای در حال پرواز نزدیک سطح زمین به پشت یک اسب می‌پره!
    یا این عنوان کلیشه‌ای «میهمان‌نواز و خون‌گرم» که به ناف همه‌ی شهرهای ایران می‌بندیم و ابتذالش رو دوچندان می‌کنیم.
    این کمپلکس و این حساسیت که نشان از زوال فرهنگ و تمدن ایرانی داره، دقیقا چیزیه که داره امان ما رو می‌بره.
    انگار ما بی حضور دیگری و بی مشاهده‌ی شرق‌شناس قادر به حیات نیستیم. حتی دیکتاتورهای ما هم در طول تاریخ خود رو موظف به پاسخ‌گویی و توضیح دادن یا متلک گفتن و حال‌
    یری در قبال «خارجی»ها می‌دونستند. به جای این‌که خطاب‌شون مردم باشند.
    تازگی این توجیه هم اضافه شده که این نگرانی به خاطر جلوگیری از جنگ و حمله به ایرانه. و این جوری بیماری بودن این خصلت رو لاپوشانی می‌کنیم. در حالی که هیچ حمله‌ای در جهان به رای عموم مردم جهان گذاشته نمی‌شه که اگر مردم جهان تصویر بدی از کشوری داشته باشند رای به حمله بدن. حمله به عراق با مخالفت حداکثری روبه‌رو بود اما انجام گرفت.
    مگر این‌که نگران تصویر بدی هستیم که از ایران در ذهن اعضایاتاق جنگ امریکا ایجاد شده که در این صورت خیال‌تون راحت با هزار اسکار هم تغییری در تصویر مذکور رخ نمی‌ده.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. @ورگ
      اصلا مسئله بر سر چشم و همچشمی شرق با غرب نیست. دقیقا برعکس، بحث مقابله است با همان نگاه «شرق‌شناسانه». نگاهی که هر چیزی غیر از غرب را «دیگری» جلوه می‌دهد، «دیگری» به مثابه چیزی که «عجیب» و «ناشناخته» و «متفاوت» است. مسلما این مختص به غرب نیست، برای ایرانی هم «افغانی» و «عرب» و «آفریقایی» شده‌اند «دیگری». هر ملت یک «دیگری» برای خود می‌سازد، تصویری وهمی از چیری که وجود ندارد و همزمان، در مقابل «دیگری»، خود را به مثابه «معیار» تعریف می‌کند. به بیان بهتر، «دیگری» یعنی هر چیزی که خلاف «معیار» است.
      در این میان، چیزهایی هستند که «معیارسازی» و «دیگری‌سازی» را مخدوش می‌کنند و آن «تصویر وهمی» را به هم می‌ریزند و در مقابل، «شباهت‌ها» را نشان می‌دهند. مقصود این نوشته یادآوری این موضوع بود.

      حذف

لطفا «ناشناس» نظر ندهید