یکی از چیزایی که آدم باید متوجهش بشه اینه که «صداقت» چارهی همهی مشکلات نیست یعنی، اصلا اونقدرها چیز مهمی نیست؛ «صداقت» هدف نیست، وسیلهاس. چیزایی مثل «اعتماد» یا «صداقت» قراره «دیالوگ» و «فهم متقابل» ایجاد کنن. وقتی امکان دیالوگ و فهم دوطرفه وجود نداشته باشه، صرف صادق بودن ارزشی نداره
بیربط: جدیدا کسی واسه باز کردن وبلاگ به مشکل خورده؟
بیربط: جدیدا کسی واسه باز کردن وبلاگ به مشکل خورده؟
جدیدا منم به هیمن نتیجه رسیدم
پاسخ دادنحذفیعنی سیاستمداران کار درستی می کنن با هم ریاکارانه برخورد می کنن.. چون به هر حال منظور اصلی رو میفهمن
پاسخ دادنحذفچه خوشگل شده بلاگت پسر
پاسخ دادنحذفندیده بودم، مبارکه :) :)
درسته.
پاسخ دادنحذفتا حالا اینجوری به این مفهوم نگاه نکرده بودم.
سلام خوشحال میشم به وب لاگ من هم سر بزنید
پاسخ دادنحذفدر صورت تمایل به تبادل لینک هم خبرم کنید
با تشکر
http://hiyr.blogspot.com/
مسخره است، کسی که نمیتونه دروغ نگه ، جرات صداقت نداره این حرفو میزنه
پاسخ دادنحذفحالا کی قرارشو گذاشته؟ منظورم اینه که اگه صداقت رو در مقابل دروغ فرض کنیم و دستگاه اخلاقیت هم کارکردگرایانه نباشه، خودش فی نفسه تبدیل به فضیلت میشه
پاسخ دادنحذفادرار ارادی یا غیر ارادی ...
پاسخ دادنحذفمساله این است ...