سرطان محصول رشد بیش از حد و تغییر عمل بخشی از یک بافت زنده است که در نهایت، به مرگ کل ارگانیسم میانجامد
نگاه حکومتها و حتی افراد جامعه به شخص «مجرم» نگاهی «سرطانزده» است. مجرم بافت سرطانی جامعه است که کل جامعه را به کام مرگ میبرد و بنابراین، مجرم، مانند سرطان، درمان ندارد، باید از میان برود. غدهی سرطانی گرچه درون بدن شخص زندگی میکند، جزئی از بدن او نیست؛ اضافیست؛ زیادهخواه و سرکش است و در نهایت، هم خود را میکشد، هم میزبانش را. کشتن مجرم، مثل برداشتن غدهی سرطانی، آسودگی خیال میآورد. «چیز»ی حذف میشود که گرچه «میان ما» و «با ما» رشد و زندگی کرده، جزئی از ما نیست؛ ربطی به ما ندارد. برای شخص «سرطانزده»، چه خبری بهتر از اینکه بشنود «غده با موفقیت برداشته شد.» حالا اینطور بهتر میشود فهمید «چرا اعدام تماشاییست»
پن: اینکه «چرا اعدام تماشاییست؟»، پاسخهای بسیار دارد. برخی را قبلا اینجا نوشته بودم
نگاه حکومتها و حتی افراد جامعه به شخص «مجرم» نگاهی «سرطانزده» است. مجرم بافت سرطانی جامعه است که کل جامعه را به کام مرگ میبرد و بنابراین، مجرم، مانند سرطان، درمان ندارد، باید از میان برود. غدهی سرطانی گرچه درون بدن شخص زندگی میکند، جزئی از بدن او نیست؛ اضافیست؛ زیادهخواه و سرکش است و در نهایت، هم خود را میکشد، هم میزبانش را. کشتن مجرم، مثل برداشتن غدهی سرطانی، آسودگی خیال میآورد. «چیز»ی حذف میشود که گرچه «میان ما» و «با ما» رشد و زندگی کرده، جزئی از ما نیست؛ ربطی به ما ندارد. برای شخص «سرطانزده»، چه خبری بهتر از اینکه بشنود «غده با موفقیت برداشته شد.» حالا اینطور بهتر میشود فهمید «چرا اعدام تماشاییست»
پن: اینکه «چرا اعدام تماشاییست؟»، پاسخهای بسیار دارد. برخی را قبلا اینجا نوشته بودم
یعنی واقعا فکر میکنی کسانی که میان تماشا همچین فلسفهبافیهایی قبلش با خودشون کردن؟ واقعا همچین فکری میکنی؟
پاسخحذفیعنی اگر برداشتن غده سرطانی درد نداشت، و بیمار می توانست در حین عمل بیدار بماند، از دکترش درخواست می کرد که بگذارد شکم سفره شده ش را ببیند؟ بریدن یک قسمت از مغز مثلا دیدنی است؟ اگر واقعا چیزی برای کسی مشمئز کننده باشد، پروسه حذف شدنش هم برایش مشمئز کننده است
پاسخحذفبه نظرم کسانی که اعدام یک فرد مشمئز کننده را تماشا می کنند، آن فرد چندان برایشان مشمئز کننده نیست. چون خودشان هم از انجام جنایتی که او کرده مصون نیستند. فقط توانش، جرئتش یا فرصتش را نداشته اند که انجامش دهند. این آدم های کم جرئت، به آن مجرم با جرئت و پرتوان و فرصت طلب، حسادت می کنند. بنابراین اعدام یا مغلوب شدن آن فرد با جرئت برایشان لذت بخش است.
میلِ یک مادر یا یک قشر داغدیده، با یک فرد بیربط به قائله خیلی فرق می کنند. اولی از روی ارضای حس انتقامجویانهی نیازمند به امنیت و آسودگی خیال است ... دومی هم می تواند این که گفتی باشد اما بیشتر ریشه در یک میل غریزی دارد(به نظرم در جامعه به این غلظت که گفتی همبستگی وجود ندارد. به خصوص در جوامع شرقی، این نظر شخصی من). میل به دیدن چیزهایی که کم پیش می آید تا آدم از نزدیک ببیند. یا میل به دیدن خود مجرم اگر آدم معروفی باشد یا مقتول معروف باشد. میل به دیدن صحنهی اعدام برای داشتن چیزهای زیادی برای تعریف کردن. میل به همراه شدن با جماعتی برای جا نماندن از چیزی؟ و دلایل دیگر. ولی دیدن خون راستی چیز خوشایندی نیست. شما دختر هایی ندیدین که به محض دیدن خون از حال می رن؟ یا کسانی که صحنه مردن کسی رو می بینند تا مدتی قاطی می کنند؟ بالاخره مازوخیسم یک بیماری است. هر چه هست این میل منجر به خود ارضایی یا خود آزاری می شود که بسته به فرد دارد. هر خودآزاری نوعی لذت و ارضا شدن هم دارد. بنابراین به نظرم حق با شماست، دیدن صحنهی اعدام برای انسانها نوعی خودارضایی به همراه دارد.
پاسخحذف