ولي يادمان باشد حكايت ديرپاي گرگ و ميش را...آن روزها گرگ شب بي لباس مي درديد ...زشت بود اما حقيقت مطلق بود فقط بوي جور داشت گوسفند چشم هم مي ديد ... اين روزها گرگ شب با پوستين گوسفند مي درد زشت تر است بوي خيانت دارد خيال گوسفند وار هم از تصويرش مي گريزد...
سلام ، خیلی باحال بود جمله و نیاز به فکر کردن داره!!
پاسخ دادنحذفاوممممممم / عالی بود کدیین جان !
پاسخ دادنحذفبسيار متفكرانه بود.
پاسخ دادنحذفdorost ast
پاسخ دادنحذفin bloge goroohie ma h ma sar bezanin khoshal mishim
پاسخ دادنحذفhttp://ganj-naameh.blogspot.com/
كاش هميشه اين موقع خواب باشم!
پاسخ دادنحذفمن به نظرم در خواب ميبينم. جايي كه چشم نميبينه ... و فقط با رويا ميشه ديد.
پاسخ دادنحذف.... جالب ...
پاسخ دادنحذفonvanes kheili bahale, taghadom nazariye bar moshahede!
پاسخ دادنحذفسلام
پاسخ دادنحذفخب دوستتان مي داريم.قلم شيوايي داريد نيز !
موفق باشيد
شما رو در قسمت لينك دوستان قرار بدادم.هيچ چشم داشتي نيز ندارم من !
:::قلمتان هماره سبز:::
کدئین جداً عاالی بود
پاسخ دادنحذفقشنگ بود.اما کمی فکرو به تقلا وامیداره
پاسخ دادنحذفولي يادمان باشد حكايت ديرپاي گرگ و ميش را...آن روزها گرگ شب بي لباس مي درديد ...زشت بود اما حقيقت مطلق بود فقط بوي جور داشت گوسفند چشم هم مي ديد ... اين روزها گرگ شب با پوستين گوسفند مي درد زشت تر است بوي خيانت دارد خيال گوسفند وار هم از تصويرش مي گريزد...
پاسخ دادنحذف